کد مطلب:25671
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
اديان و مذاهب براي كنترل و رساندن بشر به كمال آمده اند, اكنون سؤال است كه فلسفهء اين آفرينش چه بوده كه انسان آفريده شود و نفس امّاره هم به او داده شود, در نتيجه دچار جنايت و شهوت راني شود و بعد در اين دنيا يا دنياي ديگر محاكمه و مجازات شود؟ حالا گيريم كه انسان به كمال هم رسيد آخر كه چه ؟
براي توضيح و روشن شدن جواب به چند جمله توجه بفرماييد:
1 انسان خلق نشده كه محاكمه و به جهنم برود;
2 تمام عالم از جمله انسان زيبا و به بهترين وجه خلق شده است ;
3 رسيدن به كمال و زيبايي ها, مطلوب و پسنديده است ;
4 نفس امّارة در وجود انسان خوب و لازم است ;
5 خلقت موجودات به اختيار خودشان نبود; يعني خداوند متعال براي خلقت كرات آسماني و زمين وموجودات عالم از آنان يا از كسي اجازه نگرفته و همهء موجودات مجبوراً خلق شده اند و به اختيار خودشان نبوده و نمي توانند به عدم برگردند;
6 هر چه كه موجود شد و پا به عالم وجود گذاشت داراي ارزش وجودي مي شود و به عبارت ديگر وجوداز عدم بهتر است , عدم هيچ ارزشي ندارد, اما وجود ارزشمند است ولو مادي فكر كنيم , لذا عقلاي عالم وحتي مادّيين بر سر موجودات رقابت و دعوا دارند, مثلاً براي رسيدن به رياست از هم سبقت مي گيرند, براي تهيه ملك و املاك و پول و جاه و مقام سر و دست مي شكنند اينان گرچه مادي هم فكر مي كنند با اين حال آن هارا داراي ارزش مي دانند و اگر ارزش مند نبود آن ها را دنبال نمي كردند.
از اينها كشف مي كنيم كه وجود بهتر و ارزشمندتر از عدم است .
جناب عالي كه مي فرماييد: اگر ملك و مال و منالي داريد, رياستي داريد آيا حاضريد همه ءآن ها را رها كنيد و به كسي ديگري بدهيد؟ هرگز, چرا؟ زيرا آن ها را براي خود داراي ارزش مي دانيد يا اگر كسي بيمار شد, به پزشك مراجعه مي كند و خود را رها نمي كند تا بيماري او را از پاي در آورد, چون وجود خود راداراي ارزش مي داند, اما جواب حلّي اين است كه انسان با اعمال خود مي تواند به كمالاتي معنوي دست يابد,مثلاً با احسان به ديگران داراي ويژگي اخلاقي شود و از محسنين و نيكوكاران شود يا با جود و كرم به مردم ,داراي صفت جود شود و با تواضع و فروتني به درجاتي از اخلاق زيباي الهي و معنوي برسد و خداي متعال انسان هاي مُحسن و نيكوكار و بخشنده و متواضع را دوست دارد, اين گونه انسان ها كه به اين درجات از كمالات رسيده اند به قرب الهي و رضوان و لقاء او دست مي يابند. اينان نه تنها از وجودشان در دنيا هيچ بدي وناخشنودي ندارند و هيچ گونه ظلم و ستمي بر كسي و بر موجودي راه نمي دارند, بلكه در دنيا ارزشمند و داراي اطمينان نفس و راحتي دل مي باشند و وقتي كه از دنيا رفتند و پا به جهان ديگر گذاردند از نعمت هاي بي انتهاي الهي و زيبايي هايي كه همهء مردم در دنيا به دنبالش مي دوند, براي آنان آماده است .
بنابراين , چرا انسان از اين كمالات و وجود و هستي ها بدش بيآيد و از آن ناراحت باشد و زبان اعتراض بگشايد.
خداوند متعال انسان را براي جهنم خلق نكرده , بلكه او را براي بهشت خلق كرده است و هيچ انساني هم مجبور نيست كه دنبال نفس امّاره برود و دست به جنايت بزند, بنابراين , زمينهء كمالات و ارزش ها در انسان موجود است . پس انسان موجود با ارزشي است و مي تواند با ارزش تر شود و به درجات بالا و بالاتر دست بيابد. در روايت آمده : اي انسان ارزش شما بهشت است آن را با غير آن معاوضه نكنيد. و قرآن مي فرمايد:
هذا يوم ينفع الصادقين صدقهم لهم جنّات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابداً رضي اللّه عنهم و رضوا عنه ذلك الفوز العظيم ;(1) امروز روزي است كه راست گويي راست گويان به آنان سود مي بخشد براي آنان باغ هايي از بهشت است كه نهرها از زير آن ها مي گذرد و جاودانه در آن مي مانند هم خداوند از آنان خشنود و هم آنان از خدا خشنود و اين رستگاري بزرگ و فوز عظيم است .
(پـاورقي 1.مائده (5 آيهء 119
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.